بعضی چیزا رو که میبینم حالت تهوع میگیرم. واقعا دلم میخواد شهامتِ اینو داشته باشم که به چندتا از این دور و بریهام بگم از زندگیم گم شن بیرون. بله، دقیقا با همین لفظ!
پ.ن: من میدونم حسم بهم دروغ نمیگه. سرد شدنها و پرکشیدنِ روح از روابط رو متوجه میشم. همیشه دوست دارم آدمِ مقابلم برگرده و واقعیتِ بی میلیش رو بهم بگه. اینجوری حسِ بدش نهایتا برایِ چند روزه! اما امان از وقتهایی که این مراودات با بی میلیِ تمام ادامه پیدا میکنه.