اثری از اون قوی بودن و انگیزه داشتن تو وجودم نیست. نه که بگم همه چی رو گذاشتم کنار، نه. همچنان برنامههام رو کامل انجام میدم و معتقدم به جملهی بمیر ولی انجامش بده. اما اگه حالم رو بپرسی، دیگه جوابِ عاااالی رو ازم نمیشنوی. این روزا خوبم، گاهی روزها خیلی خوب. اما عالی؟ به هیچ وجه. وقتی وسطِ خندیدن اشکهام ریخت و گریه کردم فهمیدم واقعا یه خبراییه. کاری نمیتونم انجام بدم جز زمان دادن به خانمِ زی زیِ درونم و یه کم شکافتنِ مسئله.
بازدید : 387
سه شنبه 21 مهر 1399 زمان : 4:38
۲۹ اوت ۲۰۱۶ نوشتم: